دانلود فیلم آموزش بافت گبه
در گذشته انسانهای اولیه از پوست حیوانات به عنوان زیر انداز خود استفاده میکردند. به مرور زمان با اهلی کردن حیواناتی که دارای پوست پشمی بودند و نیز با به دست آوردن تجربه کافی در ساختن ابزارهای لازم، پشم حیوانات اهلی را ریسیدند و گلیمهای ساده را که نخستین زیراندازهای تار و پودی بودند را بافتند. بعدها بر اساس تجربه و تلاش، انواع زیر اندازها را بافتند که یکی از آنها گبه میباشد.
گـبه یا قالیچه خرسک فرشی از جنس قالی است که معمولاً در اندازه کوچک توسط عشایر لر و قشقایی بافته میشود.
گبه پرزهای بلند دارد و در بافت آن شمار پود بیشتری به کار میرود که تاثیر چشمگیری بر نرمی گبه میگذارد. تعداد پود برخی از گبهها گاهی از سه تا هشت پود در هر رج و بلندی پرزها گاهی تا یک سانتی متر هم میرسد.
به عبارت دیگر گبه بافي شاخه اي از قاليبافي مي باشد؛ بافتن زيرانداز باخامه، ريشه و پود به گبه بافي شهرت يافته است. یعنی همه چیز از جمله نخ چله و نخ بافت و نخ پود همگی از جنس پشم هستند.مراحل بافت گبه بافي مانند قاليبافي است با اين تفاوت كه در گبه از نخ ها، ريشه ها و پودهاي ضخيم استفاده شده و طرح ها و نقشه هاي بكاربرده شدة آن بسيار ساده و محدود مي باشد به نحوي كه زمينه گبه «ساده بافي» و مابقي نقش دار مي باشد.
در گبه بافی، ﺿﺨﺎﻣﺖ ﭘﺮز و طﻮل ﮔﺮه آن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﭘﺮز اﻧﻮاع ﻗﺎﻟﯽ، ﺑﺴﯿﺎر ﮐﻠﻔﺖﺗﺮ و ﺑﻠﻨﺪﺗﺮ اﺳﺖ.
بیشتر بافندگان عشایری بر روی زمین و دارهای افقی بدون نقشه عمل بافتن را انجام می دهند. برای شروع کار معمولاً قالیچه دیگری را که به آن «دستور» می گویند به کار می برند و در هنگام بافت، انتخاب رنگ ها و ترکیب بندی رنگها را انجام می دهند و همین موجب می شود گبه ای متفاوت با نمونه قبلی به وجود آید.
گبه معمولاً درشت بافت است و بلندی پود گبه دست کم یک سانتی متر است. چهره گبه اغلب نامنظم است البته این بی نظمی ریشه در نظم بدیهی و مادر طبیعت دارد. اما نقش های گبه نشان از فراز و فرود حالات روحی بافنده دارد.
ﮔﺒﻪ دﺳﺖﺑﺎﻓﺘﯽ ﻣﺨﺼﻮص ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺑﻮده و اﻟﺒﺘﻪ اﻣﺮوز ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺳﻔﺎرﺷﯽ در ﮐﺎرﮔﺎهھﺎی ﻗﺎﻟﯽﺑﺎﻓﯽ ﺷﮫﺮی ھﻢ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﺷﻮد .
ﮔﺒﻪ ﻧﻘﺸﻪ ﻧﺪارد و طﺮحھﺎﯾﺶ ذھﻨﯽ اﺳﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺎﻓﻨﺪه، ﺑﺮاﺳﺎس ذھﻦ ﺧﻮد ﯾﺎ ﻣﻨﻈﺮهای ﮐﻪ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﻧﻘﺶ ﺣﯿﻮان، آدم و درﺧﺖ ﯾﺎ ﺣﺘﯽ اﺷﮑﺎل ھﻨﺪﺳﯽ را ﻣﯽﺑﺎﻓﺪ. اﻧﺪازه ﮔﺒﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻ از ﯾﮏ و ﻧﯿﻢ ﺗﺎ ﭼﮫﺎر
و ﻧﯿﻢ ﻣﺘﺮ اﺳﺖ و ﺑﺰرگﺗﺮ از اﯾﻦ ﻣﺘﺮاژ را ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﯿﺪ در ﺑﺎزار ﭘﯿﺪا ﮐﻨﯿﺪ.
گبههایی که در قدیم بافته میشدند خود رنگ بودهاند، یعنی پشم گوسفندان را بدون تغییر رنگ به کار میگرفتند و شامل رنگهای سیاه، سفید و خاکستری میشد. به مرور زمان بافندگان از رنگ های گیاهی و طبیعی برای پشم هایشان استفاده کردند و نقوش ذهنی خود را با این پشمهای رنگین ترکیب کردند. بعدها استقبال خوبی از این گبهها به عمل آمد و برای سرعت بخشیدن به کار بردن رنگ های شیمیایی جایگزین رنگهای طبیعی شد و همچنین ماشین ریسندگی جای پشم ریسی دستی را گرفت. با از میان رفتن طرحهای قدیمی و ذهنی طرحهای جدید به میان آمد. اگرچه این طرحها از اصالت طرحهای گذشته تهی اند اما از زیبایی خاص خود برخوردار هستند. مدتی این گبهها رونق خوبی در بازار داشتند، اما بنا به دلایلی به زودی از رونق افتادند.
زمینه ی گبه های تولیدی مناطق مختلف ایران اکثرا دارای رنگهای روشن نظیر سفید، کرمیا شیری است و نقوش به رنگهای مشکی، قهوه یی، حنایی و… میباشد. گبه با کمک دارهایقالیبافی افقی و به شیوه ی قالی بافته میشود و بافندگان برای ایجاد نقوش بر رویفرآوردههای خود در حین بافت از نقشه استفاده نمیکنند و اکثرا به طور ذهنی به این کارمیپردازند و بیشتر آنان یک یا چند طرح خاص را در ذهن داشته و در بافت آن دارای مهارت هستند ولی به طور کلی نقش اصلی گبه های ایرانی را یک مربع مستطیل و یک ردیف لوزیدر وسط آن تشکیل میدهد که رئوس هر یک از لوزیها، به رئوس لوزیهای دیگر متصلاست و در اصطلاح محلی کم نامیده میشود و علاوه بر این، استفاده از نقوش بوته جقه و گلهای مختلف به طریقه ی هندسی نیز جای خاصی در گبه های تولیدی توسط عشایر،روستانشینان و بافندگان شهری مناطق پیش گفته دارد و در مجموع میتوان گفت وجهمشترک تمامی گبه های ایرانی، گونه یی نقش پردازی سنتی است که طی هزاران سالپرورش یافته و نیز صور هندسی و نگارههای پرندگان و حیوانات زمینه که ممکن استمرکب باشد از ردیف صور هندسی یا انواع گل (چیزی شبیه نقوش فرشهای ترکمنی) یامانند دستبافهای قشقایی راه راه باشد، با یک تا سه ترنج در هر گوشه.
روستاها و مناطق عشایری مرکز و جنوب کشور بافندگان دیرآشنای گبه هستند. سابقه بافت گبه بیشتر مصرف خصوصی داشته یعنی برای مصرف خانواده و فرش کردن خیمه و خانه بافته شده و نیت تجاری و فروش در بافت آن نبوده است به همین خاطر خیلی کم بافته می شده و چون بافت برای استفاده شخصی بوده پس محدودیتی نداشته است و بافندگان در بافتن نقش های مختلف آزادی عمل داشته اند. گبه های درشت بافی بر روی قالیچه در وسط چادر برای زیرپا انداختن استفاده می شده، گاهی به دلیل پود فراوان و در نتیجه نرمی گبه و خواب بلند پشم ها و پودهای اضافه به عنوان پتو و روانداز هم استفاده می شده.
پراکندگی بافت گبه در ایران بسته به مناطق روستایی و بویژه عشایری است اما مراکز اصلی بافت آن در مرکز و جنوب کشور است. از مراکز مهم بافت گبه می توان به دوگنبدان، باشت و آرو در شهرستان گچساران، تل گر، چشمه بلقیس ، ده شیخ و چرام در شهرستان کهگیلویه و همچنین شهرستان بویراحمد، برازجان و حوزه های روستایی استان بوشهر اشاره کرد. با این حال بافته های ترکان قشقایی فارس به عنوان بهترین گبه ها نام برده می شوند.
با این حال پراکندگی اقلیمی بافت گبه، تنوع خاصی در بافته های هریک از مناطق به وجود آورده است. این تنوع در مواد اولیه، نقش ها و دیگر ویژگی های گبه هریک از مناطق دیده می شود. به عنوان نمونه در بوشهر خامه گبه دستریس و ریشه و پود آن از پشم خالص گوسفند است و بر دارهای افقی یا زمینی بافته می شود. چنان که بهروز حسینی کارشناس سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی بوشهر می گوید: «لنگر، خشت، چنگ و شکار از عمده ترین طرح های گبه محسوب می شود که در ۱۵ سال اخیر با افزایش تقاضا و توسعه بازار بویژه در کشورهای اروپایی، رنگهای گیاهی و نقوش جدیدی به این دستباف بومی افزوده شده . در گذشته گبه این مناطق از پشم های خود رنگ در سه رنگ سیاه، سفید و خاکستری بافته می شد و در بازار کشورهای خلیج فارس به فروش می رسید. هم اکنون در رنگرزی سنتی و گیاهی رنگ های سبز، قرمز یا گل گز، پرتقالی ، آبی، نیلی، مشکی و سفید کاربرد دارند. در گبه این مناطق، هر ۱۰ سانتیمتر به طور معمول ۳۵ رج بافته می شود که در طرح های سفارشی که ظریف تر هستند به ۵۰ رج می رسد.» ارزش اقتصادی بافته های این مناطق به بیش از ۷ میلیون دلار می رسد. چنان که تنها ۱۰۰ هزارمتر مربع گلیم و گبه از بوشهر به اروپا صادر می شود. به گفته بهروز حسینی هم اکنون ۲۵ هزار بافنده که بیشتر آنان بانوان هستند، به بافت گبه اشتغال دارند. بدین ترتیب سالانه ۳۵ تا ۴۰ هزار متر مربع گبه در اندازه های مختلف در استان بوشهر بافته می شود که ۹۰ درصد آن به کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای اروپایی صادر می شود.
با این حال اگرچه مشخصه اصلی بازار گبه مناطق جنوبی و مرکزی کشور شناخته می شود، باید گفت زمینه بافت گبه قابلیت های فراوانی در دیگر مناطق کشور نیز دارد. به عنوان نمونه روستاهای غرب مازندران یکی از مناطق مستعد بافت گبه در گذشته های دور بوده است. نقطه تمایز نقش گبه های این مناطق به خطوط ساده تر، درشت باف بودن و اشکال هندسی آن برمی گردد.
به همان میزان که مراحل اولیه تولید گبه از اهمیت خاص خود برخوردار است، نگهداری آن نیز مستلزم دقت و توجه میباشد که این امر موجب افزایش ماندگاری و قیمت آن میشود. عوامل آسیب رسان شامل حشراتی مثل بید، موریانه، سوسک و موش میباشند که بدترین آنها بید است. برای مقابله با بید روشهایی مانند استفاده از محلول شیمیایی خاص در هنگام شستشو، افشانه کردن پشت و روی گبه با حشره کش و یا استفاده از نفتالین و تنباکو در انبار پیشنهاد میشود. باید از قرار دادن آن در محیط تیره و تاریک و مرطوب پرهیز کرد، همچنین نباید در معرض تابش مستقیم نور خورشید قرار بگیرد، زیرا موجب پریدگی رنگ گبه میشود. بهتر است برای در امان ماندن آن از هر گونه رطوبت احتمالی از موکتی در زیر آن بهره گرفت و آن را در معرض هوا قرار بدهیم .
در ادامه با ما همراه باشید.
فیلم زیر مربوط به گبه بافی در روستای دهرود از توابع شهرستان دشتستان استان بوشهر است.
سلام
خیلی ممنونم خانم معینی ، مدتها بود دنبال این مطلب بودم، خیلی ممنونم.
درود بر شما بزرگوار
خواهش می کنم. خوشحالم براتون مفید واقع شده.
موفق باشید